loading...
پــــالاس
atefeh بازدید : 82 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

قصه ی کاکتوس و جوجه تیغی

 

ba1173

 

 

یک روز سولماز کوچولو و مادرش به بازار رفتند. سر راهشان یک گل فروشی بود. سولماز کوچولو جلوی گل فروشی ایستاد. دست مادر را کشید و گفت: «مامان … مامان… از این گل های خاردار برایم می خری؟»

atefeh بازدید : 35 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ

 

ba1092

 

یکی بود یکی نبود. در یک جنگل کوچک و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی می‌کردند. خانم گنجشکه بتازگی ۲تا جوجه کوچولویش را از تخم بیرون آورده بود و از آنها بخوبی نگهداری می‌کرد.

atefeh بازدید : 46 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

ba1060

 

 

اردکها هر وقت دلشون می خواست می پریدند توی آب برکه ،و آب رو کثیف و گل آلود می کردند و به حق بقیه ی حیوونا کهمی خواستن آب بخورن اهمیت نمی دادن.

 

زرافه ی مغرور که به خاطر قد بلندش می تونست برگهای بالای درختارو بخوره ،بارها و بارها خونه ی پرنده هایی که روی شاخه های درختا بودند رو خراب می کرد و فرار می کرد.

atefeh بازدید : 70 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

اسب زیبا

مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. بادیه نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد.

حتی حاضر نبود.............

atefeh بازدید : 42 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

بعد من

من شکستم تا تورا عاشق کنم بعد من باران فقط آب است و بس

هرکه بعد از من سراغت را گرفت زشت یا زیبا فقط خواب است و بس

تا قیامت انتظارت می کشم

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم.
منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم.
ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم.
تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم.

 

 

 

 

 

دفتر عشـــق كه بسته شـد
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواين التماسرو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ
ــــــ

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم

 

کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر

 

است و پشت سر شما ایستاده

 

دخترک برگشت و دید کسی نیست.

 

 

کوروش گفت:اگر عاشق بودی هرگز پشت سرت را نگاه

نمی کردی

 

خدایا ............

 

تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم،

یکی از آن گریه های شیرین کودکی ام را پس بده...

 

atefeh بازدید : 31 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)
 

هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست!

زني از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با چهره های زیبا جلوي در ديد.
به آنها گفت: « من شما را نمي شناسم ولي فکر مي کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزي براي خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسيدند:« آيا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاري بيرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمي توانيم وارد شويم منتظر می مانیم.»
عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.»
زن بيرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمي شويم.»
زن با تعجب پرسيد: « چرا!؟» يکي از پيرمردها به ديگري اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقيت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويم.»

atefeh بازدید : 75 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

 

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

atefeh بازدید : 48 جمعه 20 دی 1392 نظرات (0)

در قرب الاسناد: بسندش كه على بن جعفر از برادرش امام هفتم عليه السّلام پرسيد از خوردن سنگ پشت و خرچنگ و جرّى، (نوعى ماهى است  به نام حنكلس) فرمود: حلال نيست خوردن سنگ- پشت و خرچنگ و جرّى.

atefeh بازدید : 29 جمعه 20 دی 1392 نظرات (0)

عيسى بن مريم عليهما السّلام به ياران خود فرمود: آيا به نظر شما اگر يكى از شما بر برادرش گذر نمايد و ببيند جامه‏ اش اندكى از شرمگاه او را نمايان كرده آيا اقدام به عريان ساختن همه شرمگاه مي ‏نمايد يا آنچه را كه نمايان شده مي ‏پوشاند؟ گفتند:
ما شرمگاه او را با جامه‏ اش مي ‏پوشانيم. فرمود: هرگز! بلكه تمام آن را نمايان مي سازيد!؟
ياران حضرت عيسى عليه السّلام تازه دريافتند كه اين مثلى بوده كه براى آنها زده شده است،لذا پرسيدند: اى روح اللَّه، اين چگونه است؟ فرمود: يكى از شما مردان بر عيب برادرش آگاه مي‏شود ولى از پوشاندن آن خوددارى مينمايد. از روى حقّ و حقيقت به شما مي ‏گويم كه آنچه مورد نظر شماست دست يافتنى نخواهد بود مگر با ترك شهوت. و آنچه را كه آرزو ميكنيد تحقّق نپذيرد مگر با شكيبايى بر ناخواسته‏ ها. از يك نگاه [نگاه ‏آلود] نيز بپرهيزيد؛ زيرا همان يك نگاه تخم شهوت را در دل بكارد و همان براى فتنه انگيزى نگاه‏ كننده بس باشد.

                        تحف العقول-ترجمه حسن زاده، ص:

atefeh بازدید : 215 جمعه 20 دی 1392 نظرات (0)

روزى پيغمبر (ص) باصحابش فرمود: كدام شما هميشه روزه داريد؟ سلمان ره گفت: من يا رسول الله فرمود: كدام هميشه شب زنده داريد؟
سلمان گفت: من يا رسول الله فرمود: كدام هر روز همه قرآن را ميخواند؟ سلمان گفت: من يا رسول الله، يكى از اصحاب بخشم شد و گفت: يا رسول الله سلمان مرديست از فارس و مي خواهدبر ما گروه قريش ببالد، فرمودى كدام همه روز روزه است و گفت: من با اينكه بيشتر روزها ميخورد، و فرمودى كدام همه شب بيدار است براى عبادت؟ و گفت: من با اينكه بيشتر شبش در خوابست و فرمودى كدام هر روز همه قرآن را ميخواند؟ و گفت: من با اينكه بيشتر روزش خاموش است.
پيغمبر (ص) فرمود: خموش باش اى فلانى تو را چه با همانند لقمان حكيم از خودش بپرس تا تو را آگاه كند آن مرد به سلمان گفت: اى ابو عبد الله تو نپندارى كه هر روز روزه‏اى گفت: چرا گفتش من تو را بيشتر روزها ديدم كه ميخورى، پاسخ داد چنان نيست كه تو پندارى من سه روز در هر ماه روزه ‏ام و خدا عز و جل فرموده (160 سوره الانعام) هر كه حسنه ‏اى آورد ده برابرش دارد و روزه شعبان را به ماه رمضان پيوندم و اين مي‏شود روزه دهر و روزه هر روزه، گفت: تو نپندارى همه شب را زنده دارى؟ پاسخ داد آرى گفتش تو بيشتر شب در خوابى پاسخش داد كه نه چنانست كه تو فهميدى ولى من از دوستم رسول خدا (ص) شنيدم ميفرمود: هر كه با طهارت شب را بخوابد چنانست كه همه شب را احياء كرده و من با طهارت شب را بسر برم، گفتش نه پنداشتى كه هر روز يك ختم قرآن ميخوانى؟ گفتش: آرى، گفت:
تو بيشتر روز را خاموشى پاسخش داد نه چنانست كه تو فهميدى ولى من شنيدم از دوستم رسول خدا (ص) كه به على (ع) ميفرمود: اى ابو الحسن نمونه تو در امتم بمانند سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ است كه هر كه آن را يك بار بخواند يك سوم قرآن را خوانده باشد و هر كه دو بارش بخواند دو سوم قرآن را خوانده، و هر كه سه بار بخواند يك ختم قرآن خوانده، پس هر كه تو را بزبانش دوست دارد يك سوم ايمان دارد، و هر كه بزبان و دلش دوستت دارد دو ثلث ايمان را دارد و هر كه با زبان و دل خود دوستت دارد و با دست هم تو را يارى دهد ايمان كامل دارد، اى على سوگند بدان كه مرا بحق فرستاده اگر همه مردم زمينت دوست دارند چنانى كه همه اهل آسمان خدا كسى را بدوزخ عذاب نكند و من هر روز سه بار سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را ميخوانم و آن مرد برخاست چون كسى كه سنگى بدهانش نهاده‏اند (و نتواند سخن گويد). 2- خصال: امير مؤمنان در اربعمائه فرمود: مسلمان جنب نخوابد و جز با طهارت نخوابد، و اگر آب نيابد با خاك تيمم كند زيرا روح مؤمن بدرگاه خدا تبارك و تعالى بالا رود و آن را بپذيرد و بركت دهد، و اگر عمرش سر آمده در گنجينه رحمت خودش جا دهد و گر نه آن را با فرشته ‏هاى امينش بتن او برگرداند. 3- ثواب الاعمال: تا امام ششم (ع) فرمود: هر كه با طهارت به بسترش آرميد شب گذراند و بسترش مسجدش باشد.
- محاسن:  كه اگر سبك شود و نمازى بخواند سپس ذكر خدا گويد از خدا چيزى نخواهد جز كه باو بدهد. 5- همان: تا امام ششم (ع) فرمود: هر كه در بسترش جا كرد و بيادش آمد طاهر نيست و با گرد جامه‏اش هر چه باشد تيمم كند تا بياد خداست در نماز باشد. 6- مكارم الاخلاق: امام صادق (ع) فرمود: هر كه با طهارت در بسترش بخوابد بستر او چون مسجد او باشد و اگر بيادش آيد كه با وضوء نيست از گرد جامه‏اش هر چه باشد تيمم كند و اگر چنين كند پيوسته در نماز باشد و ذكر خدا عز و جل. 7- دعوات راوندى: پيغمبر (ص) فرمود: هر كه با وضوء بخوابد اگرش مرگ در آن شب در گيرد نزد خدا شهيد باشد

درباره ما
Profile Pic
سلام دوستای گلم الان که اومدی اینجا فکر کن وب ماله خودته (تعارف برازجونی بود) راستی نظر بزار حتما سوالی چیزی هم داری بپرس جواب میدم اگرم خواستی لینکم کنی خبرم کن منم لینکت میکنم اما چند وقت یه بار سر میزنم اگه پاک شده بودم شما هم پاک میشی.راستی نیایی اینجا بعد بری دیگه نبینمتا سعی کن پایه ثابت باشی چون زود به زود با مطالب جدید وعالی آپ میکنم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 44
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 65
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 111
  • بازدید ماه : 282
  • بازدید سال : 689
  • بازدید کلی : 13,130
  • کدهای اختصاصی